کد مطلب:224002 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

علت غائی آفرینش
و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون



بسم الله الرحمین الرحیم

ای بوی امید و هم از اوست بیم



شاهد ما باز درآمد ز در

جلوه بفرمود بنوعی دگر



محو ظهورش همه ی ممكنات

چشم خرد بود از آن جلوه مات



خواست تجلی حضوری كند

كون و مكان را همه نوری كند



آمدنش از در ما ننگ بود

عرصه آفاق بر او تنگ بود



سرزد از جیب علی در غدیر

گفت انا ربكم هذا امیر [1] .



دلبرم آن شاهد ترك و حجاز

خواست كه بیرون فتد از پرده راز



كرد در آن گاه كه گاهی نبود

هیچ نشان از مه و ماهی نبود



جلوه ای از طلعت بی مثل خویش

ساخت در آن جلوه یكی مثل خویش





[ صفحه 390]





كرد مر او را بتساوی دو نیم

كعبه ی او را بشدندی مقیم



پرده گیان حرم كبریا

سوره و اللیل دگر هل اتی



از پی تعریف ربوبیتش

وز جهة وصف الوهیتش



هر دم از ایام بنوعی چنان

خویش نمودند و شدندی نهان [2] .


[1] فلاسفه گويند در سلسله عليت هر معلولي چهار علت دارد - علت مادي - علت صوري - علت فاعلي - علت غائي - و علت غائي اميرالمؤمنين است كه تقدم وجودي و تاخر ظهوري دارد.

[2] اثر دوست فاضل محترم آقاي حاجي غلامحسين عسكري.